به گزارش کارآفرین نیوز؛ اینگونه بهنظر میرسد که اهمیت این معضل و آنچه در کوتاهمدت بر سر ایران و آیندهاش خواهد آمد، چندان اهمیتی برای کسی ندارد. چندان که حتی بهنظر میرسد، وقعی به ریشهیابی، واکاوی، آسیبشناسی و تدقیق در چراییِ این معضل ویرانگر نمینهند. واضح و مشخص است که مهاجرت متخصصان، نخبگان و نیروهای انسانی جوان و مستعد، بهطور مطلق و مشخص ریشه در عدم وجود بسترهای شغلی تخصصی مناسب، عدم فعالیت نهادها و سازمانها در جهتدهی و راهبری درست نسل جوان، عدم شایستهسالاری و فقدان تخصصگرایی است.
هیچکس به دل خوش خانهاش را ترک نمیکند. این شرایط است که سرمایههای زنده و پویای این مملکت را، ناچار و وادار به ترک خانه و سرزمین خودشان میکند و در بیشتر مواقع، آیندهای مبهم، بیثبات و غیرقابل پیشبینی را پیش رویشان میگستراند. منابع انسانی پویا، مستعد و توانایی که از خانه خویش رانده و در سرزمینی غریب، ماندهاند. باید به این مقوله توجه و دقت بیشتری نشان داد که فضای آموزشی در کشور ما، بهخصوص در دوران قبل از تحصیلات تکمیلی، بههیچروی تخصصی و هدایتشده نیست، بحث و نشانی از تخصص و از هدایت فردی و توسعه توانایی و استعداد در آن دیده نمیشود و از طرفی، مانع بزرگی بهنام کنکور هم که سوخت به آتش این آتشسوزی ویرانکننده میافزاید.
جوانان و ونوجوانان این مملکت تا پیش از ورود به دوران تحصیل آکادمیک و دانشگاهی، تنها یک هدف، یک مسیر و یک نقشه را دنبال میکنند: پیروزی در مقابل هیولای کنکور. تازه، از آنجا به بعد است که آشناییهای اولیه با رشتهها و تخصصها به صورت عمقی و دقیق آغاز میشود و این در حالی است که دقیقاً آنزمان، باید زمانی برای آغاز پویایی و حرکت در مسیری باشد که جوان ایرانی، از پیش در سوگیری و ایستادن در پلههای آغازین آن، جهت گرفته و هدایت شده است.
به عنوان مثال، در صنعت لجستیک ایران، حتا بعد از تحصیلات مقدماتی هم، فضا و جهتدهی تخصصی و علمیای برای شناسایی و ایجاد متخصص وجود ندارد. نتیجه این قصور، جز این نخواهد بود که در حوزه و صنعتی چنین در حال پیشرفت و توسعه و اینچنان حیاتی و ضروری، امکانی برای استفاده از دانشآموختگان، تحصیلکردگان و متخصصان این حوزه وجود ندارد. چرا؟ چون هیچشکلی از تحصیلات آکادمیک در این زمینه، تعریف و تالیف نشده است. تاکنون هیچ رشته دانشگاهی که بهطور تخصصی، کارشناسان و دانشآموختگانی را در این حوزه آموزش دهد وجود نداشته است.
جدا از این که این خلاء، بهطور مشخص چه بر سر پیشرفت و توسعه این حوزه حیاتی در کشور ما میآورد، باعث بروز مسئله بهغایت دهشتناک و آسیبزا نیز خواهد شد و آن، این که دانش روز جهان، همیشه و همواره بهصورت اطلاعات دستدوم یا حتی دستچندم به کشور ما منتقل میشود. نیازهای دانش این حوزه، بهسختی میتوانند بر اساس نیازهای محلی، بازار داخلی و همچنین معیارها و محورهای توسعهای داخل کشور انطباق یابند و این، میتواند مانعی بزرگ بر سر راه بومیسازی، که لازمه رسیدن به سطح و کلاس جهانی و بینالمللی است، باشد.
تمامی شرایطی که برشمردیم، نیاز مبرم و الزام لاجرمی برای وجود، حضور و فعالیت کارآفرینان داخلی را در هر حوزهای توضیح میدهد و شفاف میکند. نیاز، باید بر اساس وضعیت داخلی و با نگاهی به روزآمدی جهانی تالیف شود، توسعه یابد و تبدیل به نسخههایی دقیق و منزه برای اجرایی و عملیاتیشدن شود. استراتژیها باید بهروز و دقیق، مسیر را روشن و دقیق ترسیم کنند و اینها همه، در ادامهی وضعیتی است که اصلاً بازاری وجود داشته باشد. بر کسی البته پوشیده نیست که بازار و توسعه آن، بر اساس شناخت دقیق نیازهای موجود شناسایی میشوند، شکل میگیرند و در ادامه توسعه مییابند. حضور و فعالیت کارآفرینها، که به عنوان ابزار و عاملی بنیادین، نیازهای جامعه، اهداف و بازار را شناسایی، تجزیهوتحلیل و موشکافی میکنند، نقشی چشمگیر، قابل توجه و حیاتی ایفا میکند.
کارآفرینی، یک شیوه زندگی است که بهصورت دائمی، روزمره و بیقطع در زندگی یک کارآفرین جاری و ساری است. از اینرو، اگر قراری بر توسعه، پیشرفت و روزآمدی باشد، که البته لازمه حیات و بقای کار و صنعت و اقتصاد در یک جامعه است، با همین حضور و همین پویایی دائمی میسر خواهد بود.
بر هر کسی که به هر نحو و در هر سطح و رتبهای، فعالیتی در این مملکت دارد، پوشیده نیست که با وجود خیزابهای بزرگ و غیرقابل پیشبینی که همواره و بهصورت لحظهای اقتصاد، و به تبع آن صنعت را در این مملکت دستخوش تغییراتِ گاه بنیادینی میکند، تا چه اندازه استانداردهای کار و کارآفرینی در ایران را غیرقابل اندازهگیری، خطرناک و گاه حتی جانکاه میکند. بهرغم تمام اینها، کارآفرینهای ایرانی، همیشه و در طول سالیان، با کفشهای آهنین به پا، در برابر طوفانهای دائمی حوادث مانده و ایستادهاند و از این جهت، نیاز به مطالعه چندان گسترده و طولانی نیست که ارزش و اهمیت این ایستادن تا چه اندازه، زیاد و مغتنم است.
به عنوان یک کارآفرین که در تمام طول سالهای کار و فعالیتم، با این دغدغه زیسته و بالیدهام، همچنین از نزدیک و ملموس با مخاطرات، دشواریها و مسیر سخت آن آشنا و همدم بودهام، از این مجال و نامگذاری این روز به نام روز فنی حرفهای و کارآفرین، استفاده میکنم و به تمامی آنها که از دیرباز تا کنون و تا همیشه، در این زمینه و این حوزه، بهرغم تمامی مشکلات و گلاه مصیبتها، دلیرانه و جسورانه ایستادگی کردهاند، قدردانی و تشکر میکنم. همواره و همچون همیشه، خوشبین و امیدوارم که روزهای خوب اقتصاد و صنعت این مرزوبوم، بهزودی و در آیندهای بسیار نزدیک در دسترس و قابل دستیابی باشند، پنجرههای امید و ساختن باز شوند و باز بمانند و هرجوان ایرانی، بتواند با دل خوش و چشماندازی روشن، بهسوی آیندهای روشن و شفاف گام بردارد و هیچجای جهان را، جز خاک دوستداشتنی و امن خانهاش، ماوا و مامن نداند و همینجا ببالد، همینجا بماند و همینجا بسازد.
مهرداد فاخر، مدیرعامل تیپاکس
نظر شما