این کتاب از چهار بخش با عناوین؛ «سرآغاز، محیط محتاط، کار توان فرسای مزرعه و آفریدگان شهر» تشکیل شده است. هر بخش خود شامل فصلهایی است که در نهایت ۱۵ فصل هستند.
نویسنده در پیشگفتار کتاب را به این صورت آغاز کرده و مینویسد: «چشمانداز آینده اتوماسیون، برای کسانی، نویدبخش روزگار آسایش روباتیک است؛ برای کسانی دیگر، گام مرگبار دیگری در سفر به سوی مدینه ضاله؛ ولی برای بسیاری، آناً یادآور این پرسش که: اگر کار مرا به یک روبات بدهند، تکلیف من چه میشود؟»
در همین پیشگفتار بیان شده، وقتی میخواهیم تاریخ رابطهمان با کار را ترسیم کنیم، دو مسیر متقاطع از میان مسیرهایی که میتوانیم طی کنیم بدیهیتر به نظر میرسند. اولی مسیر قصه رابطه ما با انرژی است. در بنیادیترین سطح، کار همواره عبارت است از تبادل انرژی؛ و توانایی انجام دادن برخی کارها چیزی است که موجود زنده را از ماده مرده بی حرکت جدا میکند. دومی مسیر تکامل انسان و سفر تمدنی است. نخستین نشانههای مادیاش ابزارهای سنگی و اجاقهای اولیه و هستههای شکستهاند.
در ادامه در بخش نخست در فصلی که به «زندگی یعنی کار» اختصاص داده شده آورده است: «اگر بتوان حیات را با انواع کاری که جانداران انجام میدهند تعریف کرد، فرایند تبدیل ماده بی جان کیهانی به ماده جاندار آلی باید مستلزم نوعی کار باشد: سکوی پرتابی پرانرژی که موتور حیات آغازین را استارت زده باشد. روشن نیست که این انرژی از کجا آمده.»
در فصلی با عنوان جامعه مرفه اولیه به این نکته اشاره میکند: «اکنون دادههای فزایندهای نشان میدهد که نه تنها نخستین هومو ساپینسها درست به اندازه ما خودآگاهی و هدفمندی داشتهاند، بلکه قدمت آنها بسیار بیش از هر تصوری است که پیشتر داشتهایم. یافتههای باستانشناختی جدید در جنوب آفریقا و جاهای دیگر همچنین نشان میدهد که از دهها هزار سال پیش از انقلاب شناختی مفروض، مردم در ساخت انواع اشیا خلاقیت به خرج دادهاند. از جمع این یافتهها با دستاورهای پژوهشهای مردمشناسان در میان اقوام دورافتادهای که تا قرن بیستم هنوز خوراکشان را با گردآوری فراهم میکردهاند، میتوان نتیجه گرفته که در ۹۵% از طول تاریخ بشر کار آن جایگاه مقدسی را که امروزه در زندگی ما دارد نداشته است.»
نویسنده در فصلی با عنوان چراغهای پرنور به پیدایش شهرها اشاره میکند در جایی از این فصل آمده است: «شهر مانند جانداران با کسب انرژی و بهکارگیری آن به دنیا میآید و دوام میآورد و رشد میکند. و هرگاه به علتی از تامین انرژی مورد نیازش بازماند، مانند جانداران محروم از هوا و غذا و آب، تسلیم آنتروپی میشود و توان از کف میدهد و جان میسپارد.»
در پسگفتار، هدف کتاب چنین بیان شده است: «یک هدف این است که روشن شود رابطه ما با کار- به وسیعترین معنا- بنیادتر از آن است که امثال کینز تصور کردهاند. رابطه میان انرژی، زندگی و کار یکی از حلقههای زنجیره مشترک ما با همه جانداران دیگر است و در عین حال هدفمندی ما، ورزیدگی بی پایان ما و استعداد ما در رضایت جستن از حتی امور پیشپاافتاده، بخشی از میراث تکاملی است که از روز نخست پیدایش حیات در زمین آغاز شده.
اما هدف اصلی این بوده که زندگی کاریمان را از چنگ اقتصاد کمیابی برهانیم و از دلمشغولی غیر استمرارمان به رشد اقتصادی بکاهیم.»
نظر شما