به گزارش کارآفرین نیوز، سرمایهگذاران جوان میتوانند باعث رشد اقتصادی و جهش قابل توجه وضعیت تجاری کشور شوند، با این وجود به دستآوردن یک دید عمیق نسبت به فعالیتهای تجاری اهمیت بیشتری دارد. در واقع هر اندازه سرمایهگذاری زودهنگام برای افراد جوان مفید باشد، اما سرمایهگذاری عاقلانه مهمتر است.
با این اوصاف، مطالعه برخی کتابها و مقالات میتواند در به دستآوردن یک دیدگاه منطقی در فرایندهای سرمایهگذاری و فعالیتهای تجاری بسیار مفید واقع شود.
مقالههای وارن بافت؛ درسهایی برای شرکتهای آمریکایی
واران بافت این کتاب را در سال ۱۹۹۷ نوشته است. وارن بافت که به عنوان موفقترین سرمایهگذار تاریخ مدرن شناخته میشود، در این مقالات، نظریات خود را درباره موضوعات مختلف مربوط به شرکتهای آمریکایی و سهامداران ارائه میدهد.
این کتاب از این نظر برای سرمایهگذاران جوان میتواند حائز اهمیت باشد که یک نگاه اجمالی در رابطه بین مدیران یک شرکت و سهامداران به آنها ارائه میدهد؛ ضمن اینکه فرایندها و دیدگاههای تفکری دیگری را نیز در زمینه افزایش ارزش یک شرکت به دست خواهند آورد. مقالههای بافت شامل بحث در مورد حاکمیت شرکتها، امور مالی، سرمایهگذاری، ادغام، حسابداری، امور مالیاتی و… میشود.
بخشی از کتاب درس هایی برای شرکت های آمریکایی
وارن بافت در این کتاب ۳ مفهوم مهم و بنیادی را مطرح می کند:
- آقای بازار - Mr Market
آقای بازار تمثیلی برای صفات غیرمنطقی و متناقض بازار است؛ یک فرد مست و معلومالحال را در نظر بگیرید که بسیار دمدمی مزاج است و داراییهایش را در هر روز با یک قیمت متفاوت به دیگران ارائه میدهد و می فروشد. البته این آقای بازار extremist هم هست؛ به این معنا که احساساتی خیلی مثبت یا خیلی منفی دارد و عموما حالت میانهای در رفتار و فکرش وجود ندارد.
علیرغم همه اینها، آقای بازار میتواند فرصتهای خوبی را برای سرمایهگذاری ارائه دهد؛ البته این شما هستید که باید به موقع از این فرصتی که ارائه میشود، استفاده کنید. استفاده از این فرصتها با تحقیقات و بررسی در مورد سهام ارزشمندی که بیزینس خوب و سودسازی خوبی در آینده دارند میسر میشود. وقتی آقای بازار قیمت خوبی را پیشنهاد میدهد تا قبل از اینکه نظرش را تغییر دهد بهتر است خرید را انجام بدهید. وارن بافت پیشنهاد میکند تمرکزتان را روی اینکه چه چیزی می خرید بگذارید و سپس منتظر فرصت خرید خوبی باشید که آقای بازار ارائه میدهد و اجازه ندهید قیمت یا آقای بازار به شما دستور بدهند که چه چیزی را بخرید.
- حاشیه ایمنی - Margin of safety
حاشیه ایمنی دستور میدهد که در هنگام خرید سهام شرکتی، ارزش ذاتی شرکت که با استفاده از تحقیق، بررسی و تحلیل بنیادی به دست میآید باید بیشتر از قیمتی باشد که برای خرید شرکت پرداخت میشود. برای مثال اگر شرکتی ۱۰ هزار میلیارد تومان ارزشگذاری شده، بهتر است روی قیمت ۵ هزار میلیارد تومان خریداری شود و این در زمانی امکان پذیر است که آقای بازار دچار احساسات بسیار منفی شده است. دقت شود که Margin of safety دامنه (محدوده) عملیاتی ارائه میدهد تا یک سری ریسکها را بتوان کنترل کرد. وقتی شرکتی خیلی پایینتر از ارزش ذاتی که دارد، خریداری شود ریسکهای کنترل نشده و تیرهای غیبی که در آینده ممکن است ایجاد شوند، نمیتوانند آسیب و ضرر و زیان زیادی به خریداران سهام شرکت برسانند.
- دایره صلاحیتها - circle of competences
دایره صلاحیتها به معنای سرمایهگذاری در بیزینسی است که میدانید، می فهمید و درک میکنید؛ از سرمایهگذاری روی موارد پیچیدهای که نمیتوانید آنها را درک کنید اجتناب کنید. بهتر است محدوده خودتان را به دقت مشخص کرده و دقیقا در همان محدوده شروع به سرمایهگذاری کنید. توصیه میشود تازهواردان از یک صنعت ساده، مانند سیمان و یا فولاد شروع کنند، پس از شناسایی کامل یک صنعت به صورت پله پله و آرام در صنایع مختلف وارد شوند. پیشنهاد میشود حتما روی دایرهی صلاحیت و دانش تان در رابطه با صنایع کار کنید و آن را به مرور و با مطالعه گسترش دهید.
فکر کن و پولدار شو
کتاب «فکر کن و پولدار شو» که با نام «بیاندیشید و ثروتمند شوید» نیز شناخته میشود، در سال ۱۹۳۷ توسط ناپلئون هیل نوشته شده است. این کتاب که در دوران رکود بزرگ نوشته شده است، تاکنون بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است.
هیل که در طول زندگی خود تحقیقات گستردهای را بر اساس ارتباط با افراد ثروتمند انجام داده بود، ۱۳ اصل موفقیت را که حاصل مشاهدات و دستاوردهای او بودند، منتشر کرد که این اصول شامل مواردی مثل اشتیاق، دانش، برنامهریزی سازمانیافته، پایداری و حس ششم میشوند. از آنجایی که این کتاب بینش ارزشمندی را به مخاطب خود در زمینه روانشناسی موفقیت ارائه میدهد، میتواند یک گزینه قابل توجه برای مطالعه در دورهای باشد که اخبار منفی ما را احاطه کردهاند.
بخشی از کتاب فکر کن و پولدار شو
تلقین به خود مفهومی است که ارتباطی میان ذهن هوشیار و نیمههوشیار برقرار میکند. تلقین به خود، خودبهخود به ذهن نیمه هوشیار میرسد و آن را تحت تاثیر افکار قرار میدهد. تلقین به خود عاملی کنترلکننده است که انسان به کمک آن میتواند ذهن خود را تغذیه کند.
برای استفاده از اصل تلقین به خود سه اقدام زیر را انجام دهید:
«اول؛ به مکانی آرام بروید، در شرایطی باشید که کسی مزاحم شما نشود و سپس چشمان خود را ببندید و با صدای بلند مبلغ درخواستی را به زبان بیاورید و محدوده زمانی تعیینشده برای تحصیل این پول را مشخص سازید و همچنین ببینید که برای کسب این دارایی از چه میخواهید مایه بگذارید و وقتیکه این دستورالعملها را به کار میبرید، خود را ببینید که این پول را به دست آوردهاید.
دوم؛ این برنامه را آنقدر در ذهن خود مجسم کنید تا بتوانید در ذهن پولی را که قصد انباشت آن را دارید ببینید.
سوم؛ هدف نوشتهشده خود را درجایی بگذارید که بتوانید آن را شب و صبح ببینید. آن را قبل از خواب و بعد از بیدار شدن از خواب ببینید؛ آنگونه که در خاطره شما سپرده شود. هر بد بیاری، هر شکست و هر دلشکستگی با خود به همان اندازه یا بیشتر امتیازی مثبت دارد».
اگر شما تاکنون مایوس شدهاید، اگر تاکنون تحت تاثیر مشکلی روح و روانتان را آزار دادهاید، اگر سعی کردهاید و شکستخوردهاید، اگر بیمار و معلول بودهاید، استفاده از فرمول کارنگی همان اصلی است که باید آن را درک کنید و از آن در زندگی خود استفاده کنید.
یکی از ویژگیهای رمز کارنگی این است که وقتی کسی به آن احاطه پیدا میکند و آن را به کار میگیرد، خود را در مسیر رسیدن به موفقیت بیاراده در حرکت میبیند. برای رسیدن به موفقیت باید بهای آن را بپردازید، هرچند این هزینه در مقایسه با آنچه به دست میآورید بسیار ناچیز باشد.
اگر برای دریافت این رمز آمادهباشید، پیشاپیش نیمی از راه موفقیت را پیمودهاید و نیمه دیگر را به محض آنکه به ذهن شما برسد، درک خواهید کرد.
پدر پولدار، پدر بیپول
این کتاب که در سال ۱۹۹۷ توسط رابرت کیوساکی نوشته شده است، از جمله کتابهای کلاسیکی به شمار میرود که هر سرمایهگذار جوانی باید آن را مطالعه کند. به زعم کیوساکی، هر دو طبقه ضعیف و متوسط برای پول کار میکنند، اما این طبقه ثروتمند است که برای یادگرفتن کار میکند.
آن چیزی که در این کتاب تاکید زیادی روی آن میشود، اهمیت سواد مالی و رسیدن به استقلال مالی است. کیوساکی در کتاب خود از سرمایهگذاریهایی حمایت میکند که بتوانند گردش مالی دورهای برای سرمایهگذار ایجاد کرده و همزمان از نظر ارزش سهام نیز رشد کنند. بر همین اساس نیز سرمایهگذاری در املاک و مستغلات و همچنین سهام، از موارد مطلوب سرمایهگذاری محسوب میشوند.
بخشی از کتاب پدر پولدار، پدر بی پول
من دو پدر داشتم که یکی پولدار بود و دیگری بی پول. یکی از آنها تحصیلات عالیه داشت و بسیار با هوش بود، وی دارای مدرک دکترا بود و ۴ سال دوره لیسانس را ظرف مدت کمتر از دو سال طی کرده بود. وی سپس برای تکمیل تحصیلاتش به دانشگاههای استنفورد شیکاگو و نورث وسترن رفته بود و تمامی دوره تحصیلش را با بورسیه گذرانده بود. پدر دیگرم حتی کلاس هشتم را هم تمام نکرده بود.
هر دو این مردان در زمینه شغلی خودشان که تمام زندگیشان را صرف آن کردند، بسیار موفق عمل کردند. هر دو آنها هم درآمد قابل توجهی داشتند. با این همه یکی از آنها از نظر مالی تمام عمر درگیر مشکلات بود. دیگر هم یکی از ثروتمندترین مردان هاوایی شد. یکی از آنها وقتی فوت کرد دهها میلیون دلار برای خانوادهاش و کلیسایی که برای اجرای مراسم مذهبی به آن میرفت و موسسات خیریه به جای گذاشت. دیگری هم کلی قبض و صورت حساب به ارث گذاشت که باید پرداخت میشدند.
هر دو این مردها قوی، کاری، دانا و تاثیرگذار بودند. هر دو آنها به من مشاوره میدادند، اما موضوع مشورتشان یکی نبود. هر دو آنها قویاً به آموزش اعتقاد داشتند، اما منظورشان از آموزش یکی نبود.
اگر قرار بود فقط یکی از این دو پدرم باشد باید توصیههایش را یا قبول میکردم یا رد. با وجود دارا بودن دو پدر از این بخت برخوردار بودم که دیدگاههای متفاوت یک پدر پولدار و یک پدر بی پول را با هم مقایسه کنم.
نظر شما