به گزارش کارآفرین نیوز؛ NEET مخفف کلمات "نه کار میکند، نه درس میخواند و نه حرفه و فنی میآموزد" است و به شخصی گفته میشود که بیکار است و تحصیل نمیکند یا حرفهای هم نمیآموزد و در فرآیند تولید ملی نقشی ندارند، این در حالی است که میزان مشارکت افراد یک جامعه، بهویژه جوانان در فعالیتهای اقتصادی و در بازار کار، به عنوان یکی از مهمترین مولفههای موثر رشد اقتصادی محسوب میشود.
جمعیت NEET افراد بدون شغلی هستند که جزو آمار بیکارها به حساب نمیآیند؛ زیرا در جستوجوی شغلی نیستند. اگر جمعیت NEET مانند افراد بیکار، برای جستوجوی شغل وارد بازار کشور شوند و نتوانند شغلی پیدا کنند، جزو جمعیت بیکارها قرار می گیرند و طبعا باعث افزایش آمار بیکاری می شوند.
عواملی نظیر رکود اقتصادی و رشد اقتصادی پایین، عدم ثبات اقتصادی، نبود بستر لازم برای آموزش و مهارتآموزی و ریشههای فرهنگی، باعث بالا رفتن این جمعیت خاموش در بازار کار می شود.
چرا نییت میشویم؟
برخی بررسیها نشان میدهد که ایران از لحاظ نسبت جمعیت NEET با حدود ۳۸ درصد، در دنیا رکورددار است در حالیکه برخی کارشناسان در مورد این موضوع انتقاداتی دارند و این آمارها را دارای ایراد می دانند. در همین حال، کشورهایی مانند ژاپن، هلند، ایسلند، نروژ و سوئد کمترین میزان جمعیت "نییت" را با ۳ تا ۵ درصد دارند.
بطور خلاصه، جمعیت "نییت" یا غیرفعال، جوانانی هستند که مایوس و دلسرد شده و از جرگه بازار کار خارج شده اند و با احتمال بیشتری در معرض بلاتکلیفی اقتصادی و آینده نامعلوم قرار میگیرند.
جوانان به دلایل مختلفی از جمعیت فعال خارج شده و به "نییتها" میپیوندند. دسته اول دلسردشدگان از کار هستند که عمدتا امیدشان برای یافتن شغل را از دست دادهاند. در واقع این گروه تمایل به کار دارند اما به دلایلی در جستوجوی آن نیستند و آن را تلاشی بیهوده میدانند. گروه دیگری از این افراد وظیفه مراقبت از اعضای خانواده خود را بر عهده دارند و به همین علت از جمعیت فعال خارج میشوند. دسته دیگری از "نییتها" جوانان بیمار و معلول هستند و در نهایت آخرین دسته از جوانان غیرفعال کسانی هستند که به منظور تحقق اهداف خود در سفر یا فعالیتهای هنری مشغول به کار هستند.
از سوی دیگر، به نظر میرسد احتمال "نییت" شدن فرد در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری بیشتر است و این موضوع دلایل مختلفی دارد. پائین بودن تحصیلات، ناتوانی نظام آموزشی در تطبیق مهارتهای موردنیاز برای روستانشینان و عدمجذابیت مشاغل موجود در روستا از جمله دلایل نرخ بالاتر پیوستن جوانان روستایی به جرگه نییتهاست.
بازار کار کشورهای در حال توسعه همچون ایران، دارای چالشها و ویژگیهایی است که نیازمند بررسیهای دقیق و علمی و عدم اکتفا و تمرکز صرف بر شاخصهای مرسومی همچون نرخ بیکاری است.
آمارهای ما دقیق نیست
حمید حاج اسماعیلی کارشناس ارشد بازار کار در گفتگو با خبرنگار کارآفرین نیوز، ضمن تاکید بر اینکه یکی از نقاط ضعف اصلی ما، دقیق نبودن آمارها و اطلاعات در کشور است بطوریکه در فقدان آمارهای دقیق، مدیریت کشور دچار خطا می شود، گفت: بسیار اندک اند کسانی که به دنبال تحصیلات می روند و یک برنامه ای را در پیش می گیرند و هزینه ای را صرف می کنند اما پس از آن خود را جزو جامعه غیرفعال قرار می دهند، بر این اساس و به دلایل مختلف می توانیم آمارهای مربوط به جمعیت نییت یا غیرفعال کشور را غیردقیق بدانیم.
وی به نحوه آمارگیری مراکز مرتبط با این کار اشاره کرد و ادامه داد: بارزترین نماد برای غیردقیق بودن آمارهای ما به نوع پرداخت یارانه ها برمی گردد تا جایی که باعث شده ۷۴ میلیون نفر یارانه بگیرند، آیا ۷۴ میلیون نفر ایرانی یارانه بگیر را باید فقیر و مددجو بدانیم؟
حاج اسماعیلی میزان درصد بالای فارغ التحصیلان دانشگاهی بالاخص در حوزه زنان و همچنین تغییر نیازهای زندگی مانند استقلال مالی را نشانه تمایل آنها برای ورود به بازار کار عنوان کرد و گفت: اگر بخواهیم قیاس کنیم، در منطقه ما، بازار کار ایران شبیه بازار کار ترکیه است، نه بازار کار کشورهای عربی که بخاطر درآمدهای بالا ممکن است تمایلی به اشتغال نداشته باشند.
این کارشناس ارشد بازار کار، با تاکید بر اینکه آمار جمعیت "نییت"های کشور با شرایط اجتماعی و اقتصادی ما سازگار نیست، گفت: بطور مثال می دانیم که واسطه گری و دلالی اتفاقا درآمدهای بالایی دارد، یا بخشی از جوانان مشغول سفته بازی هستند یا حتی اخیرا ممکن است در بازار رمزارزها فعال شده باشند یا در شرایط سخت تر، دستفروشی کنند، آیا می توان این جمعیت را جزو "نییت"ها قرار داد؟ در حالیکه همه اینها در آمارها تاثیر دارند.
نظر شما