به گزارش کارآفریننیوز، شاید در نگاه اول برای یک کارآفرین، دیدگاه و نظرات کارکنان مهم تلقی نشود و هیات مدیره یا مدیران عالیرتبه سازمان، هم، فکر کنند و هم، تصمیمگیری نمایند. این روش ممکن است در برخی سازمانها جا افتاده باشد اما یقینا نمی توان آنها را سازمانهای کارآفرین پویا دانست بالاخص اگر آنها در عرصه کارآفرینی دیجیتال، فینتک، دانشبنیان، استارتآپ و مانند اینها فعال باشند به مراتب به مشارکت کارکنان نیاز دارند.
آخرین پژوهش موسسه نظرسنجی گالوپ روی محیطهای کار آمریکا که از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ انجام شده، حاکی از آن است که فقط ۳۰درصد از شاغلان آمریکایی در محل کار خود مشارکت دارند، از شغلشان لذت میبرند و اعتقاد دارند که هر روز باعث بهتر شدن شرکت و سازمانشان میشوند. در آن سو، ۱۶ درصد افرادی قرار دارند که اثر خود بر سازمانشان را منفی میدانند و ۵۱ درصد اکثریت بیان کردهاند که مشارکتی در ایدهها و برنامهها ندارند و فقط روزها را به سر میبرند. در همین زمان، فقط ۳ نفر از ۱۰ شاغل آمریکا اعتقاد دارند که نظرات آنها برای کارفرمایان مهم است، این آمار برای یک سازمان پویا، در واقع وحشتناک است.
مشارکت کارکنان، بهطور مستقیم بستگی به میزان بها دادن به ایدهها و نظرات آنها دارد. در یک سازمان کارآفرین، اصل بر این است که سخن در اختیار همه باشد، نه در اختیار شخصی که قدرت تصمیمگیری بیشتری دارد، در این مسیر باید موانع گفتوگو برطرف شود و کارکنان برای اظهارنظر و سخن گفتن، احساس امنیت و آرامش داشته باشند، در غیر این صورت، اگر کارکنان صدایشان درنیاید و نسبت به آنچه که کاستی میدانند چیزی نگویند و فقط نظارهگر پروژه های شرکت باشند و ایدههایشان را بیان نکنند، در نهایت دو اتفاق خواهد افتاد؛ نخست، عدم اصلاح تصمیمات سازمانی و افزایش احتمال شکست پروژهها، و دوم، کاهش سرمایه اجتماعی سازمان و کاهش اعتماد بهنفس کارکنان و تضعیف روح ارتباطات سازمانی.
همچنین اگر قرار باشد ایدههای کارکنان بیان شود اما اثرگذار نباشد یا کارکنان به اقناع نرسند، خودبخود و به مرور، بیان ایده ها کاهش مییابد. بنابراین از یکسو، تشویق و از سوی دیگر، ملموس نمودن اثرگذاری کارکنان، زمینه رشد و شکوفایی ایده های آنها را فراهم میآورد.
ایجاد زیرساختهای دیجیتال در یک سازمان کارآفرین همانقدر مهم است که ایجاد فضای مناسب برای بیان ایدهها توسط کارکنان در سطوح مختلف.
یک سازمان دانشبنیان یا استارتآپ میتواند با یک ایده اولیه شکل بگیرد اما یقینا با همان ایده اولیه نمیتواند ادامه یابد بلکه باید هر روزه درصدد خلق ایدههای جدید باشد و طبیعی است که اگر برای خلق این ایدهها از توان فکری تمامی کارکنان استفاده شود سازمان، موفقتر خواهد بود و در عرصه رقابت با رقبای خود، جلوتر خواهد افتاد زیرا این خلق ایده جدید است که مزیت مهم یک سازمان محسوب می شود و آن را تقویت میکند، تا جایی که باید خلق مستمر ایده را سوخت سازمان دانست.
اما چرا باید از ایدههای کارکنان استفاده نماییم؟ پاسخ به این پرسش، بسیار ساده و بدیهی است، زیرا هر انسانی ظرفیت محدودی برای خلق ایده و نوآوری دارد و اگر حرکت یک سازمان، به یک یا چند نفر محدود، وابسته شود و نتواند از توان همه کارکنان استفاده نماید، ظرفیتهای محدود انسانی، سازمان را از پویایی خواهد انداخت.
با این اوصاف، به مدیران عالیرتبه سازمانهای کارآفرینی، استارتآپها، دانشبنیانها و... توصیه میشود که با ایجاد بسترهای خلق ایده و بیان آن توسط کارکنان، همواره گوش شنوایی داشته باشند و صدای کارکنان را بشنوند، به تکروها و چربزبانها پاداش نداده و تفکر خلاق و ایدهپرور را تشویق کنند، با ایجاد ارتباطات صمیمانه و محترمانه، در جستجوی نظرات کارگشا باشند و تجربه کارکنان را نادیده نگیرند و آنها را در برنامهها مشارکت دهند تا نمودار رشد و فعالیت سازمان کارآفرینی و استارتآپ آنها صعودی باشد.
نظر شما